خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خرتوپرت
[عبارت]
odds and ends
/ɑdz ænd ɛndz/
1
خرتوپرت
آتوآشغال، چیزهای متنوع و کوچک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خرت و پرت
خرد و ریز
خنزرپنزر
informal
مترادف و متضاد
odds and sods
a box of odds and ends
جعبهای (پر) از خرتوپرت
She spent the day sorting through a box full of odds and ends.
او تمام روز را صرف مرتب کردن یک جعبه پر از خرتوپرت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
odds
oddness
oddments
oddly-named
oddly quiet
odds-on
ode
odious
odometer
odor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان