خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناجور
[صفت]
off-color
/ɔf-ˈkʌlər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more off-color]
[حالت عالی: most off-color]
1
ناجور
بی ادبانه، بی تربیتی
1.He told an off-color joke.
1. او یک جک بی تربیتی تعریف کرد.
2.The movie was a bit off-color.
2. فیلم یک خرده ناجور بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
off-chance
off-center
off-broadway
off-balance
off-air
off-duty
off-guard
off-key
off-licence
off-limits
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان