خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسماً (چیزی را اعلام کردن)
2 . ثبتشده
[عبارت]
on record
/ɑn ˈrɛkərd/
1
رسماً (چیزی را اعلام کردن)
to be on record as saying something
چیزی را رسماً اعلام کردن
She is on record as saying that teachers are under too much pressure.
او رسماً اعلام کرد که معلمها بسیار تحتفشار هستند.
to go on record
رسماً اعلام کردن
2
ثبتشده
1.This summer has been the hottest on record.
1. این تابستان گرمترین تابستان ثبتشدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
on purpose
on principle
on patrol
on parole
on one's way
on reflection
on sale
on second thought
on short notice
on show
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان