خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دچار مشکل
2 . با یخ (نوشیدنی)
[عبارت]
on the rocks
/ɒn ðə rɒks/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دچار مشکل
در شرایط بحرانی، دارای اوضاع وخیم
1.Sue's marriage is on the rocks.
1. زندگی زناشویی "سو" اوضاع وخیمی دارد.
2
با یخ (نوشیدنی)
Scotch on the rocks
(نوشیدنی) اسکاچ با یخ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
not give up the day job
odds are stacked against
on the lookout for
push it
look before leap
final nail in the coffin
cook goose
kill the goose that lays the golden egg
overplay hand
pike on
کلمات نزدیک
on the rise
on the right track
on the right
on the pig's back
on the phone
on the same wavelength
on the side
on the spot
on the subject of
on the surface
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان