خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرخ شدن گوش [به خاطر خجالت]
[جمله]
one's ears are red
/wʌnz ɪrz ɑr rɛd/
1
سرخ شدن گوش [به خاطر خجالت]
مترادف و متضاد
red as a poppy
1.After she confessed that she had cheated at the exam, her ears were red.
1. بعد از اینکه او اعتراف کرد که در امتحان تقلب کرده است، گوش هایش سرخ شدند.
2.I'm so embarrassed. Wow, are my ears red?
2. من خیلی خجالت زده ام. وای، آیا گوش هایم قرمز شده اند؟
تصاویر
کلمات نزدیک
one's bark is worse than one's bite
one way or another
one thousandth
one thousand five hundred
one thousand
one's feet on the ground
one's heart goes out to
one's heart is in one's mouth
one's heart is in the right place
one's heart is not in something
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان