Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مرسوم
2 . پیرو کلیسای ارتدکس
[صفت]
orthodox
/ˈɔrθəˌdɑks/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more orthodox]
[حالت عالی: most orthodox]
1
مرسوم
معمول، عادی
مترادف و متضاد
conventional
normal
1.orthodox business policies
1. سیاست های کسب و کار مرسوم
2
پیرو کلیسای ارتدکس
راستآیین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتدکس
تصاویر
کلمات نزدیک
ortega
orpiment
orphanhood
orphaned
orphanage
orthodox church
orthodoxy
orthography
orthopedic
orthopedics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان