Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ناچیز
[صفت]
paltry
/ˈpɔːltri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: paltrier]
[حالت عالی: paltriest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناچیز
اندک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناچیز
مترادف و متضاد
meagre
1.a paltry sum
1. مبلغی ناچیز
2.They worked long hours for paltry wages.
2. آنها ساعت های طولانی با حقوق اندک کار کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
paltriness
paltering
palter
palsy-walsy
palsy
pambazo
pamelor
pamir languages
pamir mountains
pampas
کلمات نزدیک
palpitations
palpitate
palpably
palpable
palomino
pamela
pampas
pampas grass
pamper
pampered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان