1 . پرانتز
[اسم]

parenthesis

/pəˈren.θə.səs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرانتز

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرانتز
  • 1.personal information is included in parentheses.
    1. اطلاعات شخصی در پرانتز آورده شده اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان