خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاریس
[اسم]
Paris
/ˈpɛrɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پاریس
1.I really want to see Paris.
1. من واقعا میخواهم پاریس را ببینیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
pariah
parents-in-law
parents
parenting
parenthood
parisa
parish
parishioner
parisian
parity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان