خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصر
2 . شدید (بیماری)
[صفت]
pertinacious
/ˌpɜːrtɪˈneɪʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more pertinacious]
[حالت عالی: most pertinacious]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مصر
پافشار، سرسخت
مترادف و متضاد
determined
persistent
tenacious
tentative
1.She was very pertinacious in her questions.
1. او در سؤالاتش بسیار مصر بود.
2
شدید (بیماری)
سرسخت
1.I had a pertinacious fever that hung on for weeks despite all the medicines I had been given.
1. تب شدیدی داشتم که علیرغم تمام داروهایی که به من داده شده بود، برای هفتهها ادامه داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
perth
pertain
pert
persuasively
persuasive
pertinent
pertinently
perturb
perturbed
pertussis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان