خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سهم
[عبارت]
piece of the action
/pis ʌv ði ˈækʃən/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سهم
سود
مترادف و متضاد
slice of the action
1.The inventor wanted a large piece of the action of the profits from the new computer that he had invented.
1. مخترع سهم عمده ای از سود کامپیوتر جدیدی که اختراع کرده بود خواست.
تصاویر
کلمات نزدیک
piece of evidence
piece of data
piece of cake
piece
piebald
piece together
piecemeal
pieces
piecework
pied-à-terre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان