خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قرص
[اسم]
pill
/pɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قرص
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حب
قرص
مترادف و متضاد
capsule
tablet
1.a sleeping pill
1. قرص خواب [آور]
2.Give me some pills!
2. چند تا قرص به من بده!
تصاویر
کلمات نزدیک
pilgrimage
pilgrim
pilfering
pilfer
piles
pillage
pillaging
pillar
pillar box
pillion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان