Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . لوله
[اسم]
pipework
/ˈpaɪpwɜːrk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لوله
1.Any exposed pipework should be insulated to prevent it from freezing.
1. تمام لوله های روباز باید عایق بندی شوند تا از یخ زدگی جلوگیری شود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pipette
pipestem clematis
piperocaine hydrochloride
piperocaine
piperine
pipewort
pipewort family
pipidae
pipile
pipilo
کلمات نزدیک
piper
pipeline
piped water
piped music
pipe wrench
piping
piping hot
pipit
piquancy
piquant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان