خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پسته
[اسم]
pistachio
/pɪˈstæʃioʊ/
قابل شمارش
[جمع: pistachios]
1
پسته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پسته
مترادف و متضاد
pistachio nut
تصاویر
کلمات نزدیک
pissed off
pissed
piss off
piss
pisces
pistachio green
piste
pistil
pistol
piston
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان