خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قراردهی
2 . کاریابی
[اسم]
placement
/ˈpleɪsmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قراردهی
گمارش
1.the proper placement of microphones
1. قراردهی مناسب میکروفونها
2
کاریابی
تصاویر
کلمات نزدیک
placemat
placebo
place setting
place of birth
place mat
placement test
placenta
placid
placidly
placing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان