خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سفالگر
2 . پرسه زدن
[اسم]
potter
قابل شمارش
1
سفالگر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سفالگر
کوزهگر
[فعل]
to potter
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
پرسه زدن
وقت تلف کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
potted
potshot
potpourri
potluck
potion
potter's workshop
pottery
pottery class
potting shed
potto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان