خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حملونقل عمومی
[اسم]
public transport
/ˈpʌblɪk ˈtrænspɔrt/
قابل شمارش
1
حملونقل عمومی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وسیله نقلیه همگانی
مترادف و متضاد
public transportation
1.Public transport is terrible in my town.
1. (سیستم) حملونقل عمومی در شهر من افتضاح است.
تصاویر
کلمات نزدیک
public telephone
public speaking
public service broadcasting
public service
public sector
public transportation
public trial
public tv
public works
public-address system
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان