خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متوقف کردن
[عبارت]
pull the plug
/pʊl ðə plʌg/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متوقف کردن
فسخ کردن
1.The television company pulled the plug on the series after only five episodes.
1. شرکت تلویزیونی بعد از پنج قسمت ساخت سریال را متوقف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pull the handbrake.
pull the cover over the car.
pull someone's leg
pull round
pull over. we're out of gas.
pull the strings
pull the wool over someone's eyes
pull through
pull together
pull up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان