خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کواک (صدای اردک)
2 . دکتر
3 . کواک کواک کردن (صدای اردک)
[اسم]
quack
/kwæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کواک (صدای اردک)
2
دکتر
informal
1.I've got a check-up with the quack next week.
1. هفته آینده نوبت چکاپ (با) دکتر دارم.
[فعل]
to quack
/kwæk/
فعل ناگذر
[گذشته: quacked]
[گذشته: quacked]
[گذشته کامل: quacked]
صرف فعل
3
کواک کواک کردن (صدای اردک)
تصاویر
کلمات نزدیک
qc
qanat
qajar
q-tip
q
quad
quad bike
quad rugby
quadrangle
quadratic equation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان