خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نژادپرستی
[اسم]
racism
/ˈreɪˌsɪz.əm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نژادپرستی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نژادپرستی
1.racism and injustice
1. نژادپرستی و بی عدالتی
2.racism is nothing to be proud of.
2. نژادپرستی چیزی برای افتخار کردن نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
racing driver
racing car
racing bicycle
racing
racially
racist
rack
rack one's brains
rack rate
racket
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان