خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سطح شیبدار
2 . جاده ارتباطی
[اسم]
ramp
/ræmp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سطح شیبدار
سکوی شیبدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رمپ
سطح شیبدار
1.I pushed the wheelchair up the ramp and into the supermarket.
1. من صندلی چرخدار را به بالای سطح شیبدار و به داخل سوپرمارکت هل دادم.
2
جاده ارتباطی
جاده انتقالی، رمپ
an entrance ramp
جاده تبادلی ورودی به بزرگراه
an exit ramp
جاده تبادلی خروجی از بزرگراه
تصاویر
کلمات نزدیک
ramos
ramona
ramon
ramirez
ramifications
rampage
rampant
rampart
ramrod
ramshackle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان