خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کجخلق
2 . موشمانند
3 . کهنه
[صفت]
ratty
/ˈræti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rattier]
[حالت عالی: rattiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کجخلق
تندخو، زودجوش
informal
مترادف و متضاد
grumpy
irritable
1.He gets ratty if he doesn't get enough sleep.
1. او اگر به اندازه کافی نخوابد، کجخلق میشود.
2
موشمانند
informal
a ratty-looking man
یک مرد با ظاهری شبیه موش [موشمانند]
3
کهنه
قراضه، مندرس
informal
a ratty old pair of jeans
یک جفت شلوار جین قدیمی مندرس
تصاویر
کلمات نزدیک
rattletrap
rattlesnake
rattle off
rattle
rats!
raucous
raul
raunchy
ravage
ravages
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان