خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حین ارتکاب جرم
[صفت]
red-handed
/ˌred ˈhændɪd/
غیرقابل مقایسه
1
حین ارتکاب جرم
در حال انجام عملی غیرقانونی
1.Earl was caught red-handed taking the money.
1. "ارل" هنگام دزدیدن پول در حین ارتکاب جرم دستگیر شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
red-faced
red-eye
red zone
red tape
red sea
red-headed
red-letter day
red-light district
red-top
redcap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان