خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خردهفروشی
2 . به قیمت ... به فروش رسیدن
3 . خردهفروشی کردن
[اسم]
retail
/ˈriːteɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خردهفروشی
تکفروشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکفروشی
خردهفروشی
1.department stores and other retail outlets
1. پاساژها و سایر فروشگاههای تکفروشی
[فعل]
to retail
/ˈriːteɪl/
فعل ناگذر
[گذشته: retailed]
[گذشته: retailed]
[گذشته کامل: retailed]
صرف فعل
2
به قیمت ... به فروش رسیدن
1.This camera retails for $199.99.
1. این دوربین به قیمت 199.99$ به فروش میرسد.
3
خردهفروشی کردن
تکفروشی کردن
1.The firm manufactures and retails its sportswear.
1. شرکت لباس ورزشیهای خود را تولید و (بهصورت) تک میفروشد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
resuscitation
resuscitate
resurface
resume
resultant
retailer
retainer
retch
reticent
retina
کلمات نزدیک
resuscitation
resuscitate
resurrection
resurrect
resurgence
retail park
retail price
retail price index
retail therapy
retailer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان