خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تلافی کردن
[فعل]
to retaliate
/rɪˈtælieɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: retaliated]
[گذشته: retaliated]
[گذشته کامل: retaliated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تلافی کردن
انتقام گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتقام گرفتن
تلافی کردن
مترادف و متضاد
revenge
1.to retaliate against an attack
1. تلافی کردن یک حمله
تصاویر
کلمات نزدیک
retake
retaining wall
retainer
retain
retailing
retaliation
retard
retardation
retarded
retch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان