Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . به تعویق افتادن
[فعل]
to retard
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به تعویق افتادن
عقب انداختن، به تاخیر انداختن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
retama
retaliatory eviction
retaliatory
retaliator
retaliative
retardant
retardation
retarded
retarded depression
retardent
کلمات نزدیک
retaliation
retaliate
retake
retaining wall
retainer
retardation
retarded
retch
retell
retelling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان