1 . عقب‌نشینی کردن 2 . عقب‌نشینی
[فعل]

to retreat

/rɪˈtriːt/
فعل ناگذر
[گذشته: retreated] [گذشته: retreated] [گذشته کامل: retreated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عقب‌نشینی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: عقب کشیدن
  • 1.The enemy is retreating.
    1. دشمن دارد عقب‌نشینی می‌کند.
[اسم]

retreat

/rɪˈtriːt/
قابل شمارش

2 عقب‌نشینی پسروی

معادل ها در دیکشنری فارسی: پسروی عقب‌نشینی
  • 1.Napoleon’s retreat from Moscow
    1. عقب‌نشینی ناپلئون از مسکو
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان