[فعل]

to retrace

/rɪˈtreɪs/
فعل گذرا
[گذشته: retraced] [گذشته: retraced] [گذشته کامل: retraced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ردپای چیزی را دوباره گرفتن (راه قبلی را) طی کردن

  • 1.We shall retrace the route taken by Marco Polo.
    1. ما باید راهی که "مارکو پولو" رفت را تا طی کنیم.

2 دنبال کردن

  • 1.Detectives are trying to retrace her movements on the night she disappeared.
    1. کارآگاه‌ها دارند سعی می‌کنند حرکات او را در شبی که ناپدید شد، دنبال کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان