خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوباره بهم پیوستن
[فعل]
to reunite
/ˌriuˈnaɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: reunited]
[گذشته: reunited]
[گذشته کامل: reunited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره بهم پیوستن
دوباره متحد شدن
1.The three friends reunited in 1959.
1. آن سه دوست در سال 1959 دوباره بهم پیوستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reunion
reunification
retweet
returns
returning officer
reusable
reuse
rev
rev up
revalue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان