خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوارهرو
[اسم]
roadway
/ɹˈoʊdweɪ/
قابل شمارش
1
سوارهرو
بخش ماشینرو جاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوارهرو
تصاویر
کلمات نزدیک
roadster
roadside
roadshow
roadrunner
roadkill
roadwork
roadworks
roadworthy
roam
roaming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان