خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تازهکار
[اسم]
rookie
/ˈrʊki/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تازهکار
ناشی
1.a rookie police officer
1. یک افسر پلیس تازهکار
تصاویر
کلمات نزدیک
rookery
rook
rooftop
roofing
roofed
room
room for improvement
room service
room-mate
roomer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان