خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تقریباً
2 . باخشونت
[قید]
roughly
/ˈrʌf.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تقریباً
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در حدود
مترادف و متضاد
approximately
exactly
1.There has been an increase of roughly 2.25 million.
1. افزایشی تقریباً 2.25 میلیونی وجود داشتهاست.
2
باخشونت
محکم، بهسختی
مترادف و متضاد
gently
1.He pushed me roughly.
1. او باخشونت من را هل داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
roughen
roughage
rough-and-tumble
rough water
rough surface
roughneck
roughness
roughshod
roulette
round
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان