خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آب لولهکشی
2 . آب روان
[اسم]
running water
/ˈrʌnɪŋ ˈwɔtər/
غیرقابل شمارش
1
آب لولهکشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب شیر
آب لولهکشی
آب لوله
مترادف و متضاد
tap water
1.The summer homes on the island have no running water.
1. خانههای ویلایی در جزیره آب لولهکشی ندارند.
2
آب روان
آب جاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب روان
آب جاری
تصاویر
کلمات نزدیک
running total
running time
running repairs
running race
running order
runny
runny nose
runs
runt
runway
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان