Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سونا
[اسم]
sauna
/ˈsaʊnə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سونا
گرمخانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سونا
1.a hotel with a swimming pool and sauna
1. یک هتل با استخر شنا و سونا
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
sauk
sauerkraut
sauerbraten
saudi arabia
saudi
saunter
saunterer
sausage
sausage balloon
sausage curl
کلمات نزدیک
sauerkraut
saudi arabian
saudi arabia
saudi
saucy
saunter
saurian
sausage
sausage roll
sauté
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان