خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جستجوگر
[اسم]
searcher
قابل شمارش
1
جستجوگر
جستجوکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جوینده
کاوشگر
تصاویر
کلمات نزدیک
search warrant
search the internet
search party
search one's heart
search engine
searching
searchlight
searing
seascape
seashell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان