خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دنج
[صفت]
secluded
/sɪˈkluːdɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more secluded]
[حالت عالی: most secluded]
1
دنج
خلوت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خلوت
1.a secluded beach
1. یک ساحل خلوت
2.We managed to find a fairly secluded spot for our picnic.
2. ما توانستیم یک مکان نسبتا دنج برای پیک نیک کردن پیدا کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
seclude
secessionist
secession
secede
secateurs
secluded beach
seclusion
second
second best
second class
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان