1 . دست دوم 2 . دست دوم
[صفت]

second-hand

/ˌsek.əndˈhænd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دست دوم کارکرده

معادل ها در دیکشنری فارسی: دست دوم مستعمل کارکرده
informal
مترادف و متضاد old used new
  • 1.She buys a lot of second-hand clothes.
    1. او لباس‌های دست دوم زیادی می‌خرد.
second-hand books
کتاب‌های دست دوم
[قید]

second-hand

/ˌsek.əndˈhænd/
غیرقابل مقایسه

2 دست دوم کارکرده

  • 1.I bought the camera second-hand.
    1. آن دوربین را دست دوم خریدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان