خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتمادبهنفس
[اسم]
self-confidence
/ˌself ˈkɑn.fəd.əns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اعتمادبهنفس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعتمادبهنفس
خودباوری
1.her self-confidence is low.
1. اعتمادبهنفس او پایین است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
self-coloured
self-colored
self-centred
self-centered
self-assertive
self-confident
self-conscious
self-employed
self-employed person
self-esteem
کلمات نزدیک
self-confessed
self-centeredness
self-centered
self-censorship
self-catering
self-confident
self-congratulation
self-congratulatory
self-conscious
self-consciousness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان