خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرد مستقل
2 . استارت (خودرو)
[اسم]
self-starter
/sˈɛlfstˈɑːɹɾɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرد مستقل
فرد خودکفا و مبتکر
2
استارت (خودرو)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استارت
old use
تصاویر
کلمات نزدیک
self-serving
self-service
self-satisfied
self-sacrificing
self-sacrificer
self-study
self-styled
self-sufficiency
self-sufficient
self-taught
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان