1 . آرام
[صفت]

serene

/səˈrin/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more serene] [حالت عالی: most serene]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آرام آسوده

معادل ها در دیکشنری فارسی: آرام آسوده‌خاطر
مترادف و متضاد calm peaceful tranquil untroubled anxious
  • 1.her eyes were closed and she looked very serene.
    1. چشمانش بسته بودند و او بسیار آسوده به نظر می رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان