خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برای کسی آب خوردن
[جمله]
set one back
/sɛt wʌn bæk/
1
برای کسی آب خوردن
1.My friend asked me how much my new coat had set me back.
1. دوستم از من پرسید کت جدیدم چقدر برایم آب خورده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
set on fire
set off
set of wheels
set of skins
set menu
set one back on one's heels
set one's heart on
set one's teeth on edge
set out
set piece
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان