خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قاطی کردن
2 . بهشدت ترسیدن
[عبارت]
shit a brick
/ʃˈɪt ɐ bɹˈɪk/
1
قاطی کردن
عصبانی شدن، از کوره دررفتن
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
lose one's shit
lose one's temper
1.I was so mad, I almost shit a brick!
1. خیلی عصبانی بودم، نزدیک بود از کوره دربروم!
2.If our boss finds out we did this and didn't tell him, he's gonna shit a brick.
2. اگر رئیسمان بفهمد که این کار را کردیم و به او نگفتیم، قاطی خواهد کرد.
2
بهشدت ترسیدن
از ترس به خود ریدن، بهشدت وحشتزده بودن
culturally sensitive
informal
1.My brother is so strong and scary-looking that people shit bricks when he threatens them.
1. برادرم بهقدری قوی و ترسناک بهنظر میرسد که مردم از ترس به خودشان میرینند وقتی که او آنها را تهدید میکند.
2.Of course I shit a brick when I woke up to the sounds of an intruder in my house!
2. البته که به خودم ریدم، وقتی که با صدای یک دزد در خانهام بیدار شدم!
3.Of course I was shitting bricks when I saw her dad.
3. البته که بهشدت وحشتزده بودم وقتی که پدر او را دیدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
lose shit
have shit for brains
give the shits
diddly shit
beat the shit out of
shit pants
shit happens
shit on
shit stain
shitwork
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان