خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فروشنده
[اسم]
shop assistant
/ʃɑp əˈsɪstənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فروشنده
متصدی فروش
1.My sister works as a shop assistant.
1. خواهرم به عنوان یک فروشند کار می کند [خواهرم فروشنده است].
تصاویر
کلمات نزدیک
shop around
shop
shooting stick
shooting star
shooting season
shop floor
shop for new clothes
shop online
shop steward
shop till one drops
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان