خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبله
[اسم]
smallpox
/ˈsmɔːlpɑːks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبله
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبله
1.In 1742 he suffered a fatal attack of smallpox.
1. در سال 1742 او به حمله کشنده آبله مبتلا شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
smallholding
smallholder
small-town
small-time
small-scale
smarmy
smart
smart card
smart cookie
smart phone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان