خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترحمانگیز
2 . بیارزش
[صفت]
sorry-assed
/sˈɔːɹiˈæst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sorry-assed]
[حالت عالی: most sorry-assed]
1
ترحمانگیز
رقتانگیز
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
pitiful
1.He always offers some sorry-assed excuse for being late.
1. او همیشه برای دیر کردن یک بهانه رقتانگیز میآورد.
2
بیارزش
بیکیفیت
culturally sensitive
informal
مترادف و متضاد
worthless
1.How much longer do I have to drive this sorry-assed car?
1. چقدر دیگر باید این اتومبیل بیارزش را سوار شوم؟
تصاویر
کلمات نزدیک
leak out
smart-ass
laze around
laze about
scientific wild-ass guess
have a stick up ass
talk through ass
whoop-ass
leave aside
work ass off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان