[عبارت]

work one’s ass off

/wˈɜːk wˈʌnz ˈæs ˈɔf/

1 سخت کار کردن سخت تلاش کردن

culturally sensitive informal
  • 1.I've been working my ass off at the gym!
    1. من در باشگاه سخت کار کرده‌ام!
  • 2.Sally and Jim work their asses off when we hold our consumer conference each year.
    2. "سالی" و "جیم" هر سال وقتی که ما همایش مصرف‌کنندگانمان را برگزار می‌کنیم، سخت کار می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان