[قید]

ass off

/ˈæs ˈɔf/
غیرقابل مقایسه

1 به‌شدت سخت

culturally sensitive informal
laugh one's ass off
به‌شدت خندیدن
  • He laughed his ass off when his little brother came home covered in mud.
    وقتی که برادر کوچکترش سر و پا گلی به خانه آمد، او به‌شدت خندید.
work one's ass off
به‌شدت/سخت کار کردن
  • I worked my ass off to get where I am today!
    برای رسیدن به جایی که امروز هستم، سخت کار کردم!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان