1 . ترش 2 . فاسد
[صفت]

sour

/sɑʊr/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sourer] [حالت عالی: sourest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ترش

معادل ها در دیکشنری فارسی: ترش
مترادف و متضاد tart sweet
  • 1.These plums are a bit sour.
    1. این آلوها کمی ترش هستند.
sweet and sour sauce
سس شیرین و ترش

2 فاسد گندیده

مترادف و متضاد bad gone bad fresh
  • 1.The kitchen smelled of sour milk.
    1. آشپزخانه بوی شیر فاسد می‌داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان