خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مامور ایستگاه قطار
[اسم]
station agent
/stˈeɪʃən ˈeɪdʒənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مامور ایستگاه قطار
متصدی ایستگاه، مدیر ایستگاه
تصاویر
کلمات نزدیک
station
statics
static electricity
static
statewide
station wagon
stationary
stationary bicycle
stationer
stationery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان