Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . هوای همدیگر را داشتن
2 . بههم چسبیدن
[فعل]
to stick together
/stɪk təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: stuck together]
[گذشته: stuck together]
[گذشته کامل: stuck together]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
هوای همدیگر را داشتن
informal
1.The two brothers always stick together at school.
1. (آن) دو برادر همیشه در مدرسه هوای همدیگر را دارند.
2.We were the only British people in the town so we decided to stick together.
2. ما تنها آدمهای انگلیسی شهر بودیم، برای همین تصمیم گرفتیم هوای همدیگر را داشته باشیم.
2
بههم چسبیدن
1.The oil keeps the pasta from sticking together.
1. روغن، پاستا را از چسبیدن بههم بازمیدارد [روغن کمک میکند پاستا بههم نچسبد].
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stick to guns
stick to
stick them up
stick shift
stick out like a sore thumb
stick up
stick up for
stick with
stick-in-the-mud
stick-on
کلمات نزدیک
stick to your guns
stick to the schedule
stick to a budget
stick to
stick this sticker on your suitcase.
stick up for
stick with
stick-in-the-mud
sticker
sticking plaster
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان